آلودگي هوا در اثر آلاينده ها:
1- دوده ها: درختان در جذب دوده ي هوا نقش بسيار خوبي دارند، بطوري که در مساحت برابر يک مايل مربع، 28% از تراکم دوده، کاهش پيدا مي کند، در حالي که در يک منطقه ي بدون درخت در فضاي شهري ميزان گرد و غبار 850mg/m3 در روز( متوسط ساليانه) و در حومه ي شهر به دليل وجود فضاي سبز، مقدار گرد و غبار کمتر از 100 ميلي گرم در روز بوده است.
2- سرب هوا: قسمت اعظم سرب ورودي به اتمسفر، ناشي از احتراق مواد سوختي است که در هر حال، در بدن انسان رسوب مي کند و باعث مسموميت، کم خوني، بيماري هاي تنفسي و اختلالات عصبي مي گردد. گياهان براي رشد خود به سرب نياز ندارند، ولي با جذب آن از طريق شاخه و برگ و به خصوص ريشه، کمک مؤثري به کاهش آلودگي هوا مي کنند. همه ي گياهان اين توانايي را دارند، ولي گياهان و درختاني که داراي برگ هاي زبر و خشن هستند، 7 برابر بيشتر از برگ هاي صاف و نرم، سرب را جذب مي کنند. همچنين هرچه سطح برگ بزرگتر باشد، براي تجمع و جذب سرب هوا مناسب تر است تا برگ هاي سوزني شکل، زيرا در اثر وزش باد يا شستشو با آب باران، سرب کمتري را از دست مي دهند. به نتيجه مي رسيم که کاشت درختان با برگ پهن، زبر و خشن بر کاشت درختان با برگ سوزني ترجيح دارد، زيرا بدين ترتيب حجم بيشتري از سرب هواي آلوده، جذب مي گردد.
3- ساير آلودگي ها (So2 اکسيد نيتريک، ازون هوا):
هرچه وسعت فضاي سبز اطراف کارخانجات بيشتر باشد، اثر آلودگي ها کمتر مي گردد، به طوري که 500 متر مربع فضاي سبز مي تواند 70% از گاز دي اکسيد گوگرد و 27% اکسيد نيتريک هوا را کاهش دهد.
درختان بلند در جذب ازون هوا نسبت به درختان کوتاه، پالايش بيشتري انجام مي دهند، درضمن هرچه روزنه هاي گياهان بزرگتر و در واحد سطح (اينچ مربع) تعدادشان بيشتر باشد، در پاک کردن اوزن هواي آلوده مؤثرترند.
با توجه به محدوديت ظرفيت پالايش درختان، لازم است ضمن توجه به نوع آلودگي ناشي از کارخانجات مختلف، فضاي سبز مناسب در اطراف کارخانه ها ايجاد کنيم تا آلودگي کمتري به محيط زيست وارد گردد.
اثر فضاي سبز در جلوگيري از پخش مواد آلاينده، به ميزان زيادي بستگي به نوع گياهان دارد و دليل پالايش هوا توسط فضاي سبز، ايجاد انحراف در مسير جريان هوا مي باشد، همچنين هرچه فضاي سبز، متراکم تر باشد، ضمن پالايش بيشتر هوا، گازها و ذرات آلوده کننده ي هوا را در مقياس وسيع تري، در شاخ و برگ درختان جمع مي کند و از انتشار آلودگي جلوگيري مي نمايد.
پوشش گیاهی عبارت از انواع درختان ، بوته ها و علوفه و چمن و سبزی که در سطح زمین استقرار می یابد به عبارتی هرگونه سرسبزی در سطح زمین را سطح پوشش گیاهی نامند (جنگل ، مرتع، زراعت ) فقدان پوشش گیاهی در سطح زمین از عوامل عمده تخریب سطح خاک توسط باران می باشد . پوشش گیاهی مانعی است در مقابل باران که به سطح خاک برخورد می نماید . برخورد باران به سطح خاک باعث جابجایی خاکدانه ها و فرسایش خاک می شود . فرسایش خاک حاصلخیز فقر پوشش و نابودی آنرا در پی دارد .عدم وجود پوشش گیاهی نیز نابودی خاک را در پی دارد . به عبارتی پوشش گیاهی و خاک برای حفظ خود مکمل یکدیگرند . عدم وجود یکی باعث نابودی دیگری می شود . این ارتباط حیاتی به حیات بشر و موجودات زنده ارتباط دارد . وقوع سیلابها ، فرسایش آبی و بادی خاک ، طوفانهای شن و تغییرات سطح زمین با انباشته شدن شنهای روان و تغییر در شرایط طبیعی زندگی انسان و مهاجرت همه حکایت از عدم مدیریت در استقرار پوشش گیاهی درحوضه های آبخیز دارد . ریزش باران بر روی خاک باعث فرسایش آن شده و خاک جابجا شده و از محل خود حرکت می کند و در نهایت همراه با سیلاب به مناطق پست انتقال یافته و بعد از خشک شدن خاک با حرکت باد جابجا شده و باعث وقوع طوفانهای شن و تخریب مناطق مسکونی و زراعتی و پیشروی بیابان می شود از طرفی با جابجایی از محل استقرار اولیه باعث فقر پوشش گیاهی شده وباعث کاهش ذخیره آب زیرزمینی در محل شده وآب به سرعت به سیلاب تبدیل شده و از محل که باید نفود نماید خارج می شود و پدیده وقوع سیلابهای مخرب را در پی دارد . در حوضه هایی که سدهای مخزنی احداث شده اند فرایند فرسایش پدیده رسوب را در پی دارد و باعث کاهش حجم مفید سدهای مخزنی می شود در حال حاضر در 36 میلیون هکتار از مساحت حوضه های سدهای مخزنی کشور بیش از 250 میلیون متر معکب رسوب درهر سال وارد . سدهای مخزنی می شود . ودر هر سال این حجم از مخازن سدهای کشور کاسته می شود . پس فقدان پوشش گیاهی در سطح خاک ، باعث وقوع سیلاب ، خشکسالی ، طوفان شن ،کاهش حجم مخازن سدها ، کاهش در تولید کشاورزی ، درآمد ، اشتغال شده و باعث فقر و مهاجرت می شود و فشارهای زیادی را به جامعه وارد می نماید .
به عبارتی اکوسیستم حوضه آبخیز را با بحران مواجه ساخته و منابع طبیعی را به نابودی می کشاند . همچنین هزینه های زیادی را برای جبران خسارت به ساکنین حوضه ها وارد می نماید . عوامل نابودی پوشش گیاهی در سطح حوضه های آبخیز عبارتند از استفاده چوب درختان جنگل برای سوخت ویا تولید محصولات چوبی و بوته کنی برای سوخت ، فشار دام بر مرتع که با عدم تعادل دام در مرتع انجام می شود و یا عدم وجود فرهنگ تأثیرات پوشش گیاهی بر منابع طبیعی و به تولید و به زندگی ساکنین حوضه آبخیز و عدم توجه به آن، همچنین ورود تکنولوژی بخصوص تراکتور در سطح حوضه ها که تشدید درتخریب منابع پوشش گیاهی و خاک می نماید و عدم فرهنگ نوع استفاده از تراکتور و یا شخم زدن درجهت شیب و یا تبدیل اراضی کم بازده به کشت دیم و یا ثبوت مالکیت اراضی برای خود وعدم مدیریت واحد در حوضه های آبخیز همه دست به دست هم داده و تخریب در حوضه های آبخیز را تشدید نموده است که نتایج آن فشار حوادث غیر مترقبه سیل و خشکسالی و کم آبی بر انسان شده است . وقوع سیلابهای گل آلود در مخازن باعث نابودی گونه های جانوری آبزی در منابع آب سطحی می شود . علاوه بر چرای بی رویه دام که نابودی مراتع و پوشش گیاهی را در برداشته است یکی دیگر از موارد مصرف بوته زارها استفاده از آنها برای تهیه سوخت است . به طوری که در حدود نیمی از چوب برداشت شده سالیانه دنیا به منظور تأمین سوخت مورد استفاده قرار می گیرد . طبق گزارشی در سال 1975 در حدود 90 % مردم در فقیرترین کشورها برای طبخ غذا به هیزم وابسته هستند و میانگین مصرف سوخت سرانه در حدود یک تن در سال است . شدت این مسأله در شبه قاره هند ، حواشی نیمه خشک صحرایی آفریقا و آمریکای لاتین شامل مناطق مرتفع آمریکای مرکزی ، و جزایر واقع در دریای کارآییب بیشتر از مناطق دیگر است . بدنبال بهره برداری بیش از حد این منابع ، تشدید خطر فرسایش ، حرکت شنهای روان ،بیابانی شدن ، سریعا به صورت مشکلات منطقه ای خود نمایی می کنند .
استفاده از گیاهان بوته ای برای سوخت در کشورهای کمتر توسعه یافته ، نشان دهنده تطابق فرهنگی بی نظیر است . جمع آوری سوخت ( بوته ها ) کار بسیار پرزحمتی است . یک خانواده پنج نفری عشایری برای سوخت روزانه به 12 کیلوگرم بوته نیاز دارند . در فرهنگ این مردم جمع آوری سوخت یکی از وظایف کودکان است . در بسیاری از ملتها و فرهنگ ها ، گیاهان بوته ای و درختچه ها به عنوان سوخت انتخاب شده اند ، زیرا جمع آوری آنها به اره و تبر ادوات سنگین نیاز ندارد . در اقلیم های نیمه خشک گیاهان بوته ای تنها منبع انرژی سوختی محسوب می شوند و اغلب روی تپه ها یا خاک ریزهای کوچکی رشد می کنند که در نتیجه حمل ذرات خاک حاصل از فرسایش ، توسط باد به وجود می آیند . قسمت عمده بیو ماس چوبی گیاهان بوته ای که درچنین وضعیتی رشد می کنند درست در زیر سطح خاک به شکل یک چوب ضخیم دیده می شوند . از نظر اشتغال زایی ، استفاده از گیاهان جنگلی و مرتعی به عنوان یکی از منابع تأمین انرژی وسیله امرار معاش گروه بزرگی از جمعیت دنیا است که در کشورهای کم توسعه یافته زندگی می کنند . این امر بویژه در مناطقی که در اقلیم های خشک و نیمه خشک واقع شده اند و جنگلهای آن چنان گسترده گی ندارد صدق می کند . بهره برداری بیش از حد این منابع زمینه بیابانی شدن را فراهم می کند . درایران در مناطق که سوخت فسیلی در دسترس نیست و یا با وجود دسترسی به سوخت فسیلی خانواده ها بضاعت کافی برای خرید آن را ندارند و یا از نظر فرهنگی و سلیقه ای سوخت هیزمی را برتر می دانند ،مقادیر زیادی از بوته زارهای طبیعی و یا دست کاشت سالیانه برای تأمین سوخت مورد استفاده قرار می گیرد .
پوشش گیاهی به عنوان زیستگاه حیات وحش از اهمیت ویژه ای برخوردار است از آن جایی که گیاهان بوته ای به منظور تأمین علوفه ، استقرار و مخفی گاه و حفاظت حرارتی مورد استفاده وحوش قرار می گیرند . لذا یکی از اجزای مهم در حیات وحش محسوب می شوند . هریک از گونه های حیات وحش برای تغذیه، بقا و تولید مثل در زیستگاه خود ، نیازهای خاصی به گونه های گیاهی دارند . نیازمندیهای زیستی وحوش اغلب هم پوشانی دارند . بنابراین برای تجمع گونه های حیوانی مختلف به تنوع یکی از عناصر مهم محسوب می گردد . در کشورایران که در طی دهه های اخیر جمعیت انسانی بیش از دو برابر افزایش یافته در اثر اجرای طرحهای توسعه کشاورزی ، صنعتی و شهر سازی و همچنین افزایش تعداد دام وابسته به مراتع بسیاری از توده های طبیعی مورد هجوم واقع شده و از بین رفته اند . به همین خاطر جانوران که این محیط ها را به عنوان زیستگاه خود انتخاب کرده بودند به ناچار به سمت زیستگاههای دور دست تر مهاجرت کردند و یا به وسیله شکارچیانی سیر شدند .
بوته زارها و به خصوص جنگلهای دست کاشت بیابانی که البته با هدف بیابان زدایی به وجود آمدند . از این حیث کمک شایانی به ایجاد زیستگاه حیات وحش جانوری نموده است به طوری که در هریک از این توده ها ی جنگلی بسته به اقلیم ،گونه ، تراکم ، ارتفاع و پوشش زیر اشکوبی که بوجود آورده اند . طبف خاصی از جانوران اعم از پرندگان ، پستانداران ، خزندگان ،حشرات و حتی میکروارگانیسم ها را در خود جای داده اند . به عنوان نمونه در جنگلهای دست کاشت بیابانی واقع در غرب کرخه استان خوزستان و یا حاشیه شرق کویر مرکزی ایران و حاشیه تالاب گاوخونی در استان اصفهان جانورانی همچون جوجه تیغی ، خرگوش ، روباه ، شغال ، گرگ ، کفتار و گراز و پرندگانی همچون تیهو ، کبک ، دراج قمری ، کبوتر چاهی ، جغد صحرایی ، باز ،گنجشک ، بلبل و سار و انواع خزندگان ، بند پایان و حشرات دیده می شوند که در سالهای قبل از اجرای این عملیات ، اثری از آنها دراین مناطق دیده نمی شد پوشش گیاهی می تواند به عنوان فضای سبز و مناظر طبیعی مطرح باشد اگر منظره طبیعی را به مفهوم محیطی که به هر صورت ایجاد شده باشد به هیچ گونه نهاده اضافی نظیر آب ، کود ، علفکش و غیره نیاز ندارد ، باید بدانیم که بدون شک گیاهان بوته ای بومی با تنوع بسیار وسیعی که دارند ، می توانند نقش مهمی در موفقیت برنامه احداث فضای سبز طبیعی ایفا کنند .
علی رغم ارزش و اهمیت زیادی که گیاهان اهلی شده بومی دارند و به علت کافی نبودن گیاهان بوته ای بومی بهره برداری از آنها به عنوان گیاهان زینتی محدود است . با وجود این در طی سالهای اخیر ثابت شده است که به عنوان گیاهان بومی سازگار به علاوه بر آن که محیط طبیعی زیبایی را بوجود می آورند . شرایط مناسبی را برای صرفه جویی هزینه مواد و نیروی انسانی برای نگهداری از پوشش گیاهی مهیا می سازند . سازگاری با درجه حرارت و شرایط اقلیمی ، نیاز آبی کم و سازش با خاکهای منطقه عوامل مهمی هستند که افزایش تقاضابرای استفاده از گیاهان بومی و سازگار را تحت تأثیر قرا داده اند . هم اکنون در بسیاری از مناطق اطراف شهرها که در ابتدا به منظور کنترل فرسایش بادی و بیابان زدایی با انجام عملیات نهال کاری احیا شده اند به دلیل فضای سبز مناسبی که ایجاد نموده اند و به خصوص به خاطر حداقل بودن هزینه های مراقبت و آبیاری آنها به عنوان پارک و بوستانهای بیابانی مورد استفاده قرار گرفته اند و با ایجاد تأسیسات تفریحی ، ورزشی واستراحت گاههای مناسب جزء تفرجگاههای مردم محسوب می شوند .
در مناطق حفاظت شده می توان تولید بذر گیاهان را مورد توجه قرار داد که تقاضا برای بذر در آینده بالا خواهد رفت و از این طریق می توان ضمن اشتغال در توسعه فضای سبز و پوشش گیاهی گام برداشت . در صورتیکه براساس اقلیم منطقه پوشش گیاهی در حد کلیماکس خود بوسر ( یعنی حداکثر پوشش ) منطقه از نظر میکرو اقلیم و حفاظت آب و خاک و رطوبت از اهمیت خاصی برخور دار است. جنبه اقتصادی پوشش گیاهی (جنگلی ، مرتعی ) جنگل : حدود 90 درصد بیوماس در سطح کره زمین در جنگلها انباشته شده است بیوماس بصورت تیر ، شاخه ، ساقه ، برگ و ریشه همراه با جانوران و میکروارگانسیم ها را شامل میشود . درحقیقت جنگلها عمده در بر گیرنده ، جرم و ماده آلی زنده و مرده می باشند . تولید بیوماس سالیانه در جنگلها حدود 50 میلیارد تن بالغ میگردد . این مقدار تولید بیش از تولیدات اراضی زراعی ، مرغداری ها ، مراتع ، چراگاهها ، استپ ها ، اراضی توندرا و بالاخره سایر تولیدات گیاهی بر روی کره زمین می باشد . برای این مقدار تولید عظیم سالیانه میلیونها لیتر گاز کربنیک مصرف و میلیون ها لیتر اکسیژن از طریق گیاه به هوا پس داده می شود . قسمت اعظم بیوماس جنگل به وسیله علف خوران ، حشرات ، میکروارگانیسم مصرف می شود . این موجودات جانوری اکسیژن مصرف نموده و گاز کربنیک پس میدهند . پس یک سیکل بسته و منظم بین تولید کننده ها و مصرف کننده ها از نظر تولید گاز کربنیک و اکسیژن بر قرار است.
چنانچه حشرات و میکروارگانیسم ها نبودند ، سالیانه به ارتفاع 4 متر برگها و شاخه ها به زمین ریخته شده در سطح جنگل باقی می ماندند . امروزه مشاهده میکنیم جنگلهایی که هزاران هزار سال بخزان رفته حجم خزان برگها فقط چند سانتی متر به ارتفاع سطح جنگل اضافه کرده اند . نسبت به وضع آب و هوا درختان جنگلی در مناطق مختلف از ارتفاع 2 متر تا ارتفاع 100 متر متفاوت هستند . در بعضی از جنگلها تاج درختان در بالاترین نقطه بهم فرو رفته لذا بنام جنگل بسته ودر بعضی دیگر بعلت نفوذ آفتاب بسطح جنگل ، جنگل باز میگویند . در حال حاضر 44 میلیون کیلومتر مربع از سطح کره زمین را جنگلها پوشانده اند و فقط 27میلیون کیلومتر مربع از سطح کره زمین در کمر بند مناطق مرطوب و گرمسیری و بارانی استوانی و از مرکز قاره آمریکا شروع شده حتی در نواحی سردسیری جنوب و شمال آمریکا ، مرکزی آفریقا ، جنوب شرق آسیا تا اقیانوسیه پیش می روند ودر مناطق متعدله و سرد سیری شامل آلاسکا ، کانادا ، اروپای غربی ، اسکاندیناویا ، روسیه ، سیبری ، شمال چین و ژاپن را شامل می شود .
چوب تنها برای سوختن و تهیه تخته و الوار نیست . بلکه امروزه انواع ترکیبات ، خمیرها ، کاغذ ، لاستیک ،قیر چوب ، قطران چوب ، خاکستر چوب ، الکل ، مواد سلولزی و غیره تهیه میگردد . سهم سرانه جنگل در دنیا 5/0 متر مکعب و در ایران حدود 1/0 متر مکعب است . سطح جنگلهای کشور حدود 11 میلیون هکتار است و سطح جنگلهای استان اصفهان حدود 100 هزار هکتار است .در کشور سوئد بهره برداری از جنگل در سطح 4/24 میلیون هکتار بگونه ای است که هر 30 سال یکبار گردش برداشت جنگل انجام میشود . یعنی جنگلهای کشور را به 30 قسمت تقسیم نموده اند که هر سال یک قسمت برداشت و فروخته می شود و در آمد سالیانه آن بیش از 15 میلیارد دلار است و درسال بعد قسمت برداشت شده دوباره جنگل کاری میشود و 30 سال بعد برداشت می شود . مدیریت در کاشت ، داشت و برداشت جنگل از اهمیت خاصی برخوردار است . امروزه درجهان بیش از یک میلیارد نفر در صنعت چوب از برداشت ، مصرف در حال فعالیت و اشتغال می باشند .
جنگلهای ایران باتوجه به اینکه بجز نوار شمالی اکثراً در نواحی نیمه خشک و کم باران هستند باید مورد توجه ، مراقبت و کشت دستی قرار گیرند تا نسلهای آینده از آن بهره برداری زیست محیطی بنمایند .همچنین با کشت جنگلهای دست کاشت می توان درحد امکان مبارزه با بیابان زایی نمود و پیشروی کویر و بیابان را در حاشیه شهرها کنترل نمائیم واز خسارات بیشتر عوامل مخرب طبیعی پیشگیری نمائیم مرتع : مرتع از نظر اقتصادی حائز اهمیت است چه از جنبه گیاهان دارویی و چه از جنبه تأمین علوفه دام . سطح کل مراتع ایران 90 میلیون هکتار برآورد شده که 60 میلیون هکتار آنرا مراتع فقیر ، 16 میلیون هکتار خیلی فقیر و 14 میلیون هکتار مراتع خوب و متوسط را شامل می شود . به نظر کارشناسان غنی ترین مراتع کشور حدود 450 کیلوگرم در هکتار و فقیر ترین مراتع کمتر از 30 کیلوگرم ماده خشک علوفه ای در سال تولید میکند . میزان تولید علوفه خشکی که از کل مراتع ایران بدست می آید . سالیانه بالغ بر 10 میلیون تن می باشند که حدود 17 میلیون واحد دامی را تعلیف می کند . دراستان اصفهان حدود 6 میلیون هکتار مرتع وجود دارد که تولید علوفه خشک آن درهر هکتار حدود 50 کیلوگرم است و درهر سال 300 میلیون کیلوگرم علوفه خشک تولید می شود که براساس قیمت 100 تومان برای هر کیلو 30 میلیارد تومان تولید علوفه خشک جهت تعلیف دام در استان اصفهان مورد بهره برداری قرار می گیرد . از نظر اقتصادی مراتع در تولید علوفه و تغذیه دام و تولید گوشت و لبنیات حائز اهمیت است و باید با مدیریت صحیح مراتع حفاظت شده و بهره برداری منطقی و صحیح از آنها انجام پذیرد. همچنان که ذکر شد پوشش گیاهی (جنگل و مرتع ) برای حفظ حیات بشر بسیار حائز اهمیت است و در تمامی ابعاد زندگی انسان مورد استفاده قرار می گیرد و خداوند این نعمت طبیعی را برای حیات انسان آفریده است و ما باید با روشهای بهره برداری صحیح و درست این منابع حیاتی را برای خود و نسلهای آینده حفظ نمائیم .
منابع:
بوستان bostane.ir
rasekhoon.net
www.mohitzistclub persiandoub.ir
www.salamatnews.com
www.civilicu.com سايت آبياري تحت فشار
نشريه پيام پزشک، شماره55.
سایت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استاد اصفهان